به رسم عاشقی

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «الگو» ثبت شده است

رعایت مساوات در برخورد با فرزندان

سه شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۹، ۰۳:۰۱ ب.ظ

رعایت مساوات در برخورد با فرزندان

در برخی خانواده ها والدین بین فرزندان تبعیض قائل می شوند. برخی فرزند پسر را بیشتر از دختر دوست دارند و بعضی دیگر بالعکس، بعضی دیگر فرزند اول را بیشتر از فرزند دوم دوست دارند و برخی دیگر بالعکس. 
باید دانست که رعایت عدالت در بین فرزندان در تمامی امور از ابراز محبت، هدیه، خرید گرفته تا تامین نیازهای مادی و همراه و همبازی شدن با آن ها باعث جلب اعتماد آنان می شود. و از طرف دیگر فرق گذاشتن بین فرزندان و برتری دادن یکی از فرزندان بر دیگران باعث ایجاد حس حسادت ، کینه و دشمنی می شود. مادر از آن جا که با بچه ها بیشتر در ارتباط است باید حواسش به این مسئله خیلی باشد. نگاه به سیره حضرت فاطمه سلام الله علیها که می اندازیم می بینیم ایشان همواره به این نکته توجه داشتند و هیچ گاه هیچ کدام از فرزندانش را بر دیگری ترجیح نمی دادند و همین امر نیز سبب دوستی و الفت بین فرزندانش شده بود.

----------------------
روزی امام حسن(ع) نزد پیامبر(ص) آمد و اظهار تشنگی کرد و از پیامبر(ص) تقاضای آب نمود. رسول خدا(ص) بی درنگ برخاسته، ظرفی برداشت و از گوسفندی که داخل منزل بود، مقداری شیر دوشید و به امام حسن داد. در این هنگام حسین(ع) خواست تا ظرف شیر را از برادرش بگیرد. اما پیامبر به حمایت از امام حسن(ع) مانع گرفتن شیر شد. فاطمه(س) که شاهد این ماجرا بود، به پیامبر گفت: گویا حسن(ع) برای شما عزیزتر از حسین است پیامبر(ص) فرمود: نه هر دو برایم عزیز و محبوبند، ولی چون اول حسن(ع) تقاضا کرد او را مقدم داشتم. 

بحارالأنوار، ج 43، ص 283.

سخن حضرت فاطمه(س) به رسول اکرم(ص) نشانه اهتمام حضرت در عدالت و عدم تبعیض بین کودکان است.

  • بهار بارانی

القاب مناسب

سه شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۹، ۰۲:۴۵ ب.ظ

 

الهام و امیر یک ماهی بود که زیر یک سقف رفته بودند. الهام می خواست از همان ابتدا به قول گفتنی گربه را در حجله بکشد برای همین تمام حواسش را بر این بسته بود که نگذارد روی امیر زیاد شود. 
امیر که از ابتدا بنای زندگیش را بر عشق و صمیمیت گذاشته بود، اما وقتی رفتارهای الهام را می دید کم کم نسبت به او سرد می شد. 
امیر با تمام وجودش برای زندگیش مایه گذاشته بود و از هر چی محبت و ابراز علاقه بود به الهام دریغ نمی کرد؛ اما الهام به جای این که جواب محبت او را با محبت بدهد( مدام این حرف اشتباه مادرش در ذهنش می آمد که نباید به مرد زیاد بها بدهی) با همسرش برخورد سرد می کرد. 
امیر از هر فرصتی استفاده می کرد و برای الهام کادو میخرید و او را با جملات زیبا و ‌پرمهر خطاب قرار می داد اما الهام نه تنها از عزیزمی، آقایی استفاده نمی کرد بلکه با القاب نامناسب می خواست  نگذارد امیر رویش را زیاد کند و در نهایت زورکی او را امیر صدا می زد و این گونه رفتارهایش باعث شده بود که امیر فکر کند که او را دوست ندارد و رفته رفته نسبت به الهام دلسرد شده بود و کانون زندگیشان به سوی از هم پاشیدگی پیش می رفت. 
الهام حتی فکرش را نمی کرد این که، با القاب مناسب همسرش را صدا بزند چقدر در روحیه و گرمی زندگیش تاثیر دارد و تمام فکرش معطوف به حرف مادرش بود . 
این گونه رفتارهایشان وقتی ادامه دار شد متاسفانه ابتدا مهر طلاق عاطفی بر روی پیشانیشان سپس مهر طلاق رسمی در شناسنامه هایشان زده شد.
------------------------------
با نگاه درسیره حضرت فاطمه سلام الله علیها می بینیم که ایشان همواره به حضرت علی (ع) احترام فراوان می‌گذاشت همواره او را با لقب «ابا الحسن» صدا می‌زد؛ حضرت فاطمه (س) شوهرش را برای یکی از اهالی مدینه این چنین معرفی می‌کند:«علی(ع) امامی ربانی و الهی، و اندامی نورانی و مرکز توجه همه‌ی عارفان و خداپرستان و فرزندی پاکان، گوینده‌ی به حق و روا…»
ریاحین الشریعه جلد 1 صفحه 93

  • بهار بارانی

ترجیح کار داخل خانه بر بیرون برای زنان

سه شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۹، ۰۲:۳۰ ب.ظ

 

برخی زنان با این که از نظر اقتصادی مشکلی ندارند و نیازی به کار کردن بیرون از خانه ندارند اما اصرار دارند که به سرکار بروند. 
در این بین بچه بیچاره از همان نوزادی باید به خانه اقوام یا مهدکودک برود و از آغوش پرمهر مادر محروم بماند و چه اثرات سوئی بر آینده او وارد می شود. 
حتی برخی از زنان با کار در بیرون، از امور داخلی خانه باز می مانند و از آن طرف مرد خانه شب خسته و‌کوفته  به خانه می آید و با بازار آشفته روبرو می شود، و باعث ایجاد بحث و مشاجره می شود.
خوب هست زن جز در موارد ضرورت مدیریت داخل خانه را به خارج ترجیح ندهد و به امور داخلی و تربیت فرزندانش بپردازد‌ که همین کارها ثوابش بسیار بیشتر از کار های بیرون می باشد.
______________
قالت فاطمه (علیهاالسّلام): «أدنی ما تَکُونُ مِن رَبَّها اَن تَلزَمَ قَعرَ بَیتِها؛آن لحظه ای که زن در خانه ی خود می ماند [و به امور زندگی و تربیت فرزند می پردازد] به خدا نزدیکتر است.»
بحارالأنوار، ج43، ص 92؛ نوادر راوندی، ص 14

  • بهار بارانی

بازی با کودکان

سه شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۹، ۰۲:۰۱ ب.ظ

بازی با کودکان 

ضرورت دارد مادر با کودکان خود مانوس باشد و با آنان بازی کند. انجام بازی با کودک می تواند اثرات مفیدی بر او بگذارد. وقتی نگاهی به سیره حضرت فاطمه سلام الله علیها می اندازیم می بینیم ایشان نیز در بازی با بچه ها اهتمام می ورزیدند و از بازی صرفا برای پر کردن اوقات فراغت کودک و یا سرگرم کردن او استفاده نمی کردند بلکه در حین بازی از جملات مناسبی استفاده می کردند و توجه به جنبه های تربیتی بچه ها داشتند. ایشان بازی را گاهی در قالب شعر که تاثیر بیشتری بر روی کودک دارد و برای او دلنشین تر است انجام می دادند و از این طریق آموزه های تربیتی و اخلاقی را به آنان یاد می دادند. کودک شاید در اوقات فراغت حوصله اش نشود که به آموزش های مادر گوش بدهد اما حین بازی یکی از بهترین شرایط یادگیری کودک است. 
پس می توان با کودک همبازی شد تا هم او را سرگرم کرد و او بفهمد که برای شما ارزشمند است که برای او وقت می گذارید و با او بازی می کنید و در همین حین نیز نکات مهم اخلاقی و تربیتی را با شیوه ای جالب به او آموزش داد.
---------------------
متن دو بیت شعر حضرت فاطمه سلام الله علیها در هنگام بازی با حسن بن علی علیه السلام: «اِشْبَهْ اَباکَ یا حَسَنُ وَ اخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنَ؛حسن جانم شبیه پدرت علی باش و از حق بند بگسل ؛وَاعْبُدْ اِلهاً ذامِنَنِ وَلا تُوالِ ذَاالْإِحَنِ؛ عبادت خدای صاحب نعمت کن و با افراد کینه توز همراه و دوست مباش.»
نهج الحیاة، ص ۱۸۵.

  • بهار بارانی

ابتدا همسایه

سه شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۵۵ ب.ظ

 

نگاه به بی بی بتول که کردم انگار در دنیایی دیگر بود، اصلا حواسش به حضور من نبود. خیلی دلم می خواست بدانم برای چه این طور غرق در دنیای ذهن و خیالش شده است. 
با سرفه ای اعلام حضور کردم، و دست هایم را در دست های خشک و زبر گذاشتم 
---- بی بی بتول چیزی شده است؟ انگار نگرانی؟ چیزی لازم داری برای بیاورم؟

---- ای مادر جان دلم از این زمان و ‌زمانه خیلی گرفته است.

---- قربان دل کوچکتان بروم، آخر برای چه مادر جان؟

---- از وقتی آقاجان خدابیامرزت مرا تنها گذاشت و شما بچه ها هر کدام دنبال سرنوشت خودتان رفتید حداقل دلم خوش به این همسایه ها بود. اختر خانم و مهری بانو مثل خواهر برای من بودند. که هر دو اسیر خاک شدند.
اما حالا .......

بی بی بتول آهی کشید و انگار بقیه ی حرف هایش را قورت داد اما من که دلم خیلی میخواست برایم کامل تعریف کند گفتم: اما چه بی بی جان؟

---- ای مادر قدیم ها وقتی همسایه ای مریض می شد، یا به کمک نیازی داشت، همه همسایه ها به عیادت و کمک او می رفتند، یکی ظرف هایش را می شست، یکی جارو می کرد، یکی برایش غذا آماده می کرد بلاخره هر کسی گوشه ای از کار را می گرفت. اما حالا اگر همسایه ای در خانه اش بمیرد اصلا کسی خبردار نمی شود.
---- بی بی جان حالا اینقدر خودت را ناراحت نکن .
 ---- ای عزیز مادر چطور ناراحت نشوم آن موقع ها همه همسایه ها در خانه یک همسایه جمع می شدیم و قرآن می خواندیم، درد و دل می کردیم اما حالا بعد چندین سال همسایگی، می بینی انگار همسایه ات مثلا دختری هم دارد. 
اما مادر جان من همین طور هم که هست همیشه برای همسایه هایم دعا میکنم هنوز حرف مادرم آویزه ی گوشم هست که می گفت: بتول دخترم مانند حضرت فاطمه باش که همیشه اول به فکر همسایه اش بود و همیشه اول برای همسایه اش دعا می کرد. 
بی بی بتول با روسریش اشک دور چشمش را پاک کرد و گفت: ای جانم به فدایت یا فاطمه بنت محمد

----------------------------
قال الامام الکاظم (ع): کانَتْ فَاطِمَةُ ع إِذَا دَعَتْ تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِینَ وَ اَلْمُؤْمِنَاتِ وَ لاَ تَدْعُو لِنَفْسِهَا فَقِیلَ لَهَا یا بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ (ص)إِنَّک تَدْعِینَ لِلنَّاسِ وَ لاَ تَدْعِینَ لِنَفْسِک فَقَالَتِ اَلْجَارَ ثُمَّ اَلدَّارَ. امام کاظم (ع) فرمودند: از موسی بن جعفر، از پدر بزرگوارش، از آبا گرامش علیهم السلام، فرمودند: هرگاه فاطمه علیها السلام دعا می نمودند، برای مومنین و مومنات دعا کرده و برای خود اصلا دعایی نمی فرمود. به ایشان عرض شد: ای دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله شما برای مردم دعا می کنید، چرا برای خویش دعا نمی فرمایید؟ فرمودند: ابتدا همسایه سپس اهل خانه.
شیخ صدوق، علل الشرائع، ج2، ص182

  • بهار بارانی

حجاب و عفت

سه شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۳۵ ب.ظ

حجاب و عفت

آن روز قرار بود هر دو خاله های مهشید همراه با خانواده هایشان برای شام به منزلشان بیایند. 
مادر مهشید از صبح که بلند شده بود پشت سر هم خانه را مرتب می کرد، ظرف های را می شست و در حال پخت و پز بود. هر چه به مهشید میگفت: که بیا یک کمکی بده اما مهشید همش نق نق کنان می گفت: من چی بپوشم؟ کاش رفته بودم بازار لباس بخرم 
و اصلا اهمیتی به حرف های مادر نمی داد پدر نزدیک های غروب که به خانه آمد رفت تا دوشی بگیرد و لباس هایش را عوض کند. 
پدر همان طور که سرش را خشک میکرد وارد سالن پذیرایی شد مهشید را دید که با هفت قلم آرایش و لباس کوتاه قرمز رنگی جلوی تلویزیون نشسته است.
مهشید که انگار از این تیپ خودش جلوی پدر خجالت می کشید سرش را پایین انداخت گفت: سلام بابا جان کی آمدید؟ 
-سلام عزیز دل بابا یک ساعتی است که آمده ام بیا کمی کنارم بنشین. 
خجالت مهشید سرخی گونه هایش رو دوبرابر کرده بود. 
پدر که دنبال فرصت مناسبی بود تا با دخترش درباره حجاب و عفت صحبت کند گفت: مهشید بابا بیا این داستان را از روی گوشی برایم بخوان. 
-مردی با اجازه صاحب خانه وارد خانه شد. دختر صاحب خانه که دید مردی نامحرم وارد می شود سریع از جایش بلند شد تا برود حجابش را کامل کند. 
پدر دختر به او گفت: دخترم بنشین این مرد نابیناست تو را نمی بیند ، دختر گفت: درست است که پدر جان من را نمی بیند اما من که او را می بینم ، درست است که من را نمی بیند اما بوی زن را که استشمام می کند. 
پدرش به وجود دخترش افتخار کرد و گفت : به راستی که تو پاره تن من هستی. 
مهشید متوجه شد که پدر چه منظوری دارد شاید او هم دلش می خواست که دخترش مثل دختر داستان با حجاب و حیا باشد ؟ با خودش گفت: من از صبح همه ی این کارها را برای جلب توجه پسرخاله هایم انجام داده ام اما وقتی خدا و پدر و مادرم از من راضی نباشند چه فایده ای دارد تازه ته قلب خودم هم از این کار ها راضی نیست. 
از جایش بلند شد و به داخل اتاقش رفت و بعد از نیم ساعتی بیرون آمد پدر که صورت بدون آرایش و لباس مناسب دخترش را دید او را در آغوش کشید و گفت: دخترم من به وجودت افتخار می کنم واقعا که تو پاره تن من هستی . در همین حین زنگ آیفون به صدا درآمد.

----------------------


مردی نابینا پس از اجازه گرفتن، وارد منزل امام علی (علیه السّلام) شد.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مشاهده فرمود که حضرت زهرا (علیهاالسّلام) برخاست و فرمود:
«دخترم! این مرد نابیناست.»
حضرت زهرا (علیهاالسّلام) فرمودند: 

«اِن لَم یَکُن یَرانِی فَانّی أَراهُ وَ هُوَ یَشُمَّ الرِّیحَ؛پدر! اگر او مرا نمی بیند، من که او را می نگرم! اگر چه او نمی بیند؛ امّا بوی زن را استشمام می کند!
رسول خدا پس از شنیدن سخنان دخترش فرمود: «شهادت می دهم که تو پاره ی تن من هستی.»

مناقب، ص 380، ح428؛ بحارالأنوار، ج43، ص 91.

  • بهار بارانی

نیکوترین چیز برای یک زن

سه شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۳۳ ب.ظ

نیکوترین چیز برای یک زن 

اگر در جامعه ای عفت و حیا وجود داشته باشد آن جامعه به سوی امنیت اجتماعی پیش می رود. متاسفانه امروزه در جامعه ما حجاب و حیا کم رنگ تر از قبل شده است. فقط در سایه ایمان و تقوا است که می توان به سوی عفت اجتماعی بازگشت هر کسی که به فطرت پاک درون خود توجه کند می فهمد که دوست ندارد در معرض دید و اذیت و آزار دیگران قرار بگیرد. این مسئله برای زنان نمود بیشتری دارد زنان باید همواره با الگوگیری از حضرت فاطمه سلام الله علیها با حجاب و پوشش کامل در جامعه حاضر شوند و در معرض دید نامحرم و یا شوخی کردن با او قرار نگیرند فقط وقتی این مسائل کامل رعایت شود می توان گفت که می ‌شودبا خیال راحت و کامل در جامعه رفت و آمد کرد وگرنه ضربه اصلی را از بی حجابی و بی حیایی خود زن می خورد. برخی زنان یا دختران برای جلب توجه نامحرم با پوشش نامناسب و آرایش هفت قلم در محیط اجتماع حاضر می شوند در صورتی که اگر توجه داشته باشند خواهند فهمید که به جای جلب توجه نامحرم باید توجه خدواند را جلب کنند. همان طور که حضرت فاطمه سلام الله علیها همواره به آن توجه داشتند. گزارش شده چون آن حضرت از خانه بیرون آمد، تا برای باز پس گرفتن فدک نزد خلیفه اول برود، چنین حجابی در بر داشته است: «هی لاثت خمارها علی رأسها واشتملت بجلبابها تطأ ذیولها»، او روسری بر سر داشت و در چادر خود فرو رفته بود در حالی که انتهای چادرش زیر پایش می‌ماند.۱
امیرمؤمنان فرمود: وقتی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم ) از اصحاب پرسید چه چیزی برای زن نیکوتر است، همه از جواب عاجز بودند، وقتی سؤال را از فاطمه پرسیدم، فرمود: بهترین و نیکوترین چیز برای زن این است که هرگز در معرض دید نامحرم واقع نشود، نه مرد نامحرم او را ببیند نه مرد نامحرم را ببیند، وقتی پیامبر(صلی الله علیه و آله ) از این پاسخ آگاه شد بسیار خشنود شد و فرمود: پاسخ درستی داده است، او پاره تن من است.۲
------------------------
۱: طبرسی، الاحتجاج، ج 1، قم: اسوه، 1413، ص 253.
۲:قاضی نعمان ، دعائم الإسلام، ج 2،  ص 215.

  • بهار بارانی

احترام به والدین

سه شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۰۹ ب.ظ

احترام به والدین

متاسفانه در جوامع امروزی دیگر مد شده است که وقتی میخواهند والدین خویش را خطاب قرار دهند، اسم کوچکشان را صدا میزنند، و احترام به والدین خیلی کمرنگ تر از قبل شده است. به جای این که بگوید بابا جان، مامان جان می گوید: رضا ، لیلا انگار دارد خواهر و برادرش را صدا می زند! انگار نه انگار پدر و مادرجایگاهی دارند و باید حرمتشان حفظ شود و بعد بهانه می آورند این نشانه صمیمیت است!!!! تو اگر می خواهی با والدینت صمیمی باشی که آن ها را بابا جان، مامان جان یا حداقل بابا رضا، مامان لیلا صدا میزدی نه این که بگویی رضا بیا کارت دارم، لیلا غذا آماده است؟ نه این ها نشانه صمیمیت نیست، وقتی دقیق شوید متوجه خواهید شد که واقعا در اشتباهید.
--------------------------

✨آیاتی نازل شد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را آنطور که همدیگرا را صدا می زنید ،خطاب نکنید؛ حضرت فاطمه (علیهماسلام) پدر را #رسول_الله خطاب کرد.

☘️امام حسین (علیه السلام) از زبان مادرشان فاطمه زهرا نقل می کنند:
از آن روزی که این آیه نازل شد ،هیبت آن حضرت ،مانع شد که او را #پدر خطاب کنم ، به همین خاطر می گفتم : #یا_رسول_الله 

🌺وقتی پیامبر (صلی الله علیه و اله) چنین دید ،فرمود : « دخترم! این آیه درباره تو و اهل بیت نازل نشده است ،زیرا تو از من هستی و من از تو . تو مرا پدر خطاب کن. این آیه درباره مستکبران نازل شده که احترام مرا نگه نمی دارند. پدر گفتن تو برای آرامش قلب من بهتر و به خشنودی خداوند نزدیکتر است.» سپس پیشانی مرا بوسید.

📚بحارالانوار.ج43.ص93.

ببینید احترام به والدین چقدر زیاد که حتی از پدر صدا زدن هم دوری می کنند، و دوست دارند پدرشان را با القاب مناسب صدا بزنند، نه این که مثل برخی امروزی ها با اسم کوچک.

  • بهار بارانی

شناخت همسر

دوشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۹، ۱۰:۳۱ ب.ظ

شناخت همسر

هر چه شناخت از همسر و آگاهی از حالات و روحیات او بیشتر باشد، سبب می شود که الفت و آرامش بیشتری در خانواده برپا شود. وقتی راه و شیوه همسر بهتر شناخته تر شود می توان در برابر آن برخورد مناسبی داشت و از بسیاری از اشتباهات در آن موقعیت چشم پوشی کرد چون بسیاری از اختلافات بر اثر عدم درک و کج فهمی ها می باشد. 
حضرت فاطمه سلام الله علیها در مدت کوتاه زندگی خود با امام علی علیه السلام شناخت کاملی از روحیات و حالات امام علی علیه السلام داشت و زمانی که دیگران برداشت اشتباهی از امام علی علیه السلام داشتند برای آنان واقعیت را توضیح می داد. 

در روایتی آمده است که یکی از اصحاب علی(ع)، او را در نخلستان در حالت راز و نیاز با معبود دید. ناگهان مشاهده کرد که امیرالمؤمنین(ع) مانند چوب خشکی بر زمین افتاد، پس یقین کرد که علی(ع) از دنیا رفته است. فوراً به درب منزل فاطمه(س) آمد تا او را با خبر کند. فاطمه(س) با شناختی که از روحیات علی(ع) داشت، فرمود: الغیشة التی تأخذه من خشیة الله... ؛ این حالتی است که به واسطه ی خوف و خشیت الهی بر او عارض شده است.

ابن شهرآشوب، محمدعلی؛ مناقب آل ابی طالب، ص 124.

  • بهار بارانی

جهیزیه ساده

يكشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۹، ۰۷:۰۸ ب.ظ

جهیزیه ساده
جهیزیه های سنگین و تشریفات بیهوده متاسفانه امروزه از موانع ازدواج شده است. و چه بسا در موارد زیادی باعث مشاجره، اختلاف و کینه می شود. حتی گاهی تا آخر زندگی اثرات زیان بارش زندگی زوجین را تحت تاثیر قرار می دهد. خوب است هر کسی با توجه به وضعیت مالی خانواده اش اقدام به خرید جهیزیه کند و با خرید جهیزیه های سنگین کمر خانواده را زیر این بار خم نکند. در این موارد به جای چشم و هم چشمی که جاریم، خواهرشوهرم، دوستم فلان جهیزیه را خریده است من هم حتما باید بخرم، خوب است انسان به بهترین الگو در این زمینه که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می باشند نظر کند و طبق ایشان جهیزیه ساده تهیه کنند.
شاید کسی بگوید جهیزیه حضرت فاطمه که الان به کار نمی آید، منظور این نیست که دقیقا همان وسایل باشد بلکه هدف الگوگیری از سادگی و جهیزیه بدون تجملات و زرق و برق دختری می باشد که روزی مادرش ثروتمند ترین زن عرب و پدرش پیامبر خدا و فرمانروای مدینه بود.
-----------------
شیخ طوسی در کتاب الامالی نوشته است که جهیزیه از پول مهریه حضرت زهرا(س) تأمین شد. امام علی (ع) برای تأمین مهریه زره خود را فروخت. پس از آنکه مهریه به دست پیامبر رسید، بی آنکه آن را بشمارد، اندکی از پول را به بلال داد تا برای فاطمه(س) عطر تهیه کند. پیامبر اکرم(ص) سپس باقیمانده پول را برای تهیه وسائل مورد نیاز زندگی، به ابوبکر داد و عمار یاسر و چند تن از یاران خود را با او همراه ساخت. الأمالی،ج۱، ص ۹۳.

  • بهار بارانی